چهـــره ای دیـگـــر

در جایی که فقط یک دیوانه وجود دارد ، همه مطمئن اند که دیوانه نیستند .

چهـــره ای دیـگـــر

در جایی که فقط یک دیوانه وجود دارد ، همه مطمئن اند که دیوانه نیستند .

پرسشی دست و پا گیر !

دچار یعنی عاشق ؟؟

 

درست ۱۴ ماهِ که جا خوش کردی تو سرم . نه بیرون می ری و نه می افتی به قلبم .
به فکرت دچارم بی آنکه عاشقت باشم !

 

 

نظرات 14 + ارسال نظر
کاظم سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:26 ق.ظ http://lonlyviolon.blogsky.com

اما دچار یعنی عاشق
وقتی که قرار باشه نباشه اینو خواهی فهمید
که اگه تو دلت نبود تو سرت هم هیچ جایی نداشت

بهاره سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:31 ق.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

پس در جمهوری یادهایتان مهاجری بی جواز اقامت دائمی می خواهد:)

تیستو سبز انگشتی سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:00 ب.ظ http://tistou.wordpress.com

امیدوارم دچار بودن تو هم به عشق ختم بشه. هرچند پروسه اش تا حالا طولانی شده. وگرنه بهتره دیگه دچار نباشی

بی نشان... سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:01 ب.ظ http://delkadeasman.persianblog.ir/

نه ... وصل ممکن نیست، دچار باید بود
و دچار بودن یعنی عاشق بودن
عالی بود
خدانگهدار دلتون و خودتون
یا حق

گلایه ها چهارشنبه 19 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 06:06 ب.ظ http://www.Gelayeha.com

سلام. منم فکر می کنم پاسخ پرسشت مثبت باشه و دچار همون عاشق باشه. اما خب، شدت و ضعف داره!

مینا پنج‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:15 ق.ظ

عشق است بلای ناگهان ...

( چپ چپ نگاه نکن .. خواستم یه چیز گفته باشم )

----
سلام عزیزم
واقعا ؟ آخه داغونتر از نتی که من استفاده می کنم وجود نداره که اون فیلتر نیست . یه سرچ کن پیداش می کنی .. حیفه که گوش نکنی چون خیلی قشنگه

می دوستمت دوستم
بوس بوس

شکند گمانیک شنبه 22 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:47 ق.ظ http://qooqel.blogfa.com

سلام دوست مهربانم
باتشکر از زحمات و وسعت اندیشه جنابعالی
بر طبق قرار مالوف و جهت احترام به نظر اندیشمندانه شما
می خواستم عرض کنم که پستی جدید با عنوان(قایم باشک خداوند) نوشته ام
و می خواهم شما نیز در این بحث با من و دیگر دوستان دانشمند شرکت کنید
جسارتا نظراتتان بر اساس استدلال و براهین باشد
و از اظهار نظر شهودی و غیر عقلانی پرهیز شود!

علی شنبه 22 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:01 ق.ظ http://www.aort.wordpress.com

اینکه بی خبر می نشانمت اینجا

روی این نیمکتِ باران خورده ی این سطور

بی چتر میان ِ اینهمه کلماتِ مبهم و نشانه ها

بهانه است.

اینکه آنسویِ این خطوطِ پُر استعاره

برای پنهان کردن ِ التهابِ گونه هام در آغوشت

کورسویِ شمعی را حتّی بر نمی تابم

بهانه است،

بهانه هایِ ساده ی نداشتنِ دلهره ی نداشتنت ...


رز شنبه 22 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:18 ق.ظ http://www.rosaceous.blogfa.com/

چه سخت‌:(

علی هاشمی قینانی شنبه 22 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:59 ق.ظ http://shereparsi.blogsky.com

شوق است در جدائی و جور است در وصال
هم جور به که طاقت شوقش نیاوریم


دروود
ممنون از اینکه به وبلاگ شعر و ادبیات پارسی ابراز لطف کردی

سعی می کنم مرتب وبلاگتو چک کنم.


بدروود

(راستی تو توی پاسارگاد زندگی می کنی؟)

علی هاشمی قینانی یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:49 ب.ظ http://shereparsi.blogsky.com

منظورم اینه که در شهر پاسارگاد (استان فارس) زندگی میکنی؟چون آی پی شما مربوط به استان فارس -شهر پاسارگاد هست.

roze چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:49 ب.ظ http://round.persianblog.ir/

دچار یعنی عاشق
و فکر کن چه تنهاست ماهی کوچک
اگر دچار آبی بیکران تو باشد

امیدوارم قسمت تنهاییش نصیبت نشه

فرازمند شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:15 ب.ظ

سلام

مریم دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:29 ب.ظ http://mbs-say.blofa.com

و عشق
صدای فاصله هاست
صدای فاصله هایی که غرق ابهامند
نه صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند
و با شنیدن یک هیچ می شوند کدر
همیشه عاشق تنهاست
و دست عاشق در دست ترد ثانیه هاست
و او و ثانیه ها می روند آن طرف روز
و او و ثانیه ها روی نور می خوابند
و او و ثانیه ها بهترین کتاب جهان را
به آب می بخشند
و خوب می دانند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد