چهـــره ای دیـگـــر

در جایی که فقط یک دیوانه وجود دارد ، همه مطمئن اند که دیوانه نیستند .

چهـــره ای دیـگـــر

در جایی که فقط یک دیوانه وجود دارد ، همه مطمئن اند که دیوانه نیستند .

احساساتم گم شده ..

مدتهاست ننوشتم . خیلی وقت میشه .

مدتهاست گریه نکردم . نه اینکه خوشحالم .

به طرز مضحکی سعی می کنم دنباله روزمرگی و بگیرم و از هر چی منو از درون آزار میده فرار کنم . اما نمی تونم .  

تموم اندوه های روزانه که صبحها گوشه و کنار زندگی چالشون می کنم ، شبها از مخفیگاهشون بیرون میآن و با صدای بلند قهقهه میزنن .  

سردمه، اندوه و حس می کنم که زیر پوستم میجنبه و رخوت همیشگی دنبالش میآد. خسته ام به اندازه دو هزار سال یا بیشتر. باید بخوابم. نه این خوابهای کوتاه شبونه، نه، باید به اندازه تمام خستگی هام بخوابم.  

..