-
$$$
چهارشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1393 09:09
مریخی : پشت هر مرد بدهکاری یک زن طلبکار هست !! ..
-
سر کن با خودت ..
سهشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1393 09:41
دور می زنم از خودم تـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـا دوباره خودم ..
-
سبزی بهارم از توست ..
دوشنبه 18 فروردینماه سال 1393 11:15
سرخی گونه هایم سپیدی روزگارم نیز .. ..
-
:)
دوشنبه 21 بهمنماه سال 1392 08:06
چقدر خوبه که تو کنارم هستی .. ..
-
فالنامه
یکشنبه 1 دیماه سال 1392 09:25
بلبلی برگ گلــی خوش رنگ در منقار داشت و اندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست گفت مـا را جلوه معشوق در ایـن کـار داشت یـار اگــر ننشست بـا ما نیست جای اعتراض پادشاهـی کـامران بـود از گـدایـی عار داشت در نمـیگیرد نیاز و نــاز مــا بــا حسـن دوست خـرم آن کـز نـازنینان بخت...
-
دایناسورم ..
شنبه 23 آذرماه سال 1392 14:10
در سالهای آخر انقراض !! ..
-
..
شنبه 11 آبانماه سال 1392 16:18
زخم ها خوب میشن ! اما خوب شدن با مثل روز اول شدن خیلی فرق دارد .. ..
-
حوالی ..
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1392 11:13
تنهام ! آنجا که گمم کردی و باز نگشتی که پیدایم کنی ! ..
-
روح و دلم ..
چهارشنبه 12 تیرماه سال 1392 15:48
راهی هست ؟! که بشه خط و خطوط حاصل از حسرت و خشم چندین ساله و یک شبه پاک کرد ! این همه عالم و نابغه و مدعی .. یعنی یک کسی به نبوغش نیفتاد چاره ای پیدا کنه ؟! برای چین و چروک چطور ؟ هی .. ..
-
)-:
دوشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1392 14:27
چیزی از دست داده ام که نمی دانم چیست ! ..
-
بهاری
یکشنبه 27 اسفندماه سال 1391 08:34
هوس باغ و بهارانم نیست ای بهین باغ و بهارانم تو ! ..
-
فالنامه ..
شنبه 2 دیماه سال 1391 13:55
زاهـد خلـوت نشیـن دوش بــه میخــانـه شـــد از سـر پیمـان بـرفـت بـا ســر پیمـانـه شـد صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست بـاز بـه یـک جـرعـه می عاقل و فرزانـه شـد شـاهـد عهـد شبـاب آمـده بــودش بــه خــواب بـاز بـه پیــرانـه ســر عـاشق و دیـوانـه شـد مغبچـــهای مــیگــذشت راه زن دیـــــن و دل در پـــی آن آشنـــا از...
-
زندگی از نو ...
شنبه 6 خردادماه سال 1391 16:33
برای هر یک از ما در آسمان ستاره ای است . آنقدر دور از دسترس که در ازای اشتباهاتمان ، هرگز رنگ نخواهد باخت ! ..
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1391 11:08
با تو بهار می شوم .. ..
-
. .
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 10:06
چشم که می بندی دیگر چه فرق می کند به کدام سو بنگری از هر سو که نگاه کنی ندیدن ، ندیدن است ! . . . دلگیری ، دلمشغولیم شده ! ..
-
اگه بشه همیشه ؟!
یکشنبه 25 دیماه سال 1390 16:03
یه وقتایی آدم دلش می خواد با یکی حرف بزنه ! خب اگه یکی نباشه ؟!! اونوقته که با خودش حرف می زنه ! .. ..
-
} :
شنبه 10 دیماه سال 1390 13:17
دنیا پر از آدمای خوبه که کارای بد می کنن ... پوآرو ... ..
-
حالم و نگیر ، فالم و بگیر ..
دوشنبه 5 دیماه سال 1390 10:44
درخت دوستی بنشـان کـه کــام دل بـه بـار آرد نهـال دشمنی بـر کن کـه رنـج بـی شمـار آرد چـو مهمـان خـرابـاتـی بـه عـزت باش با رنــدان کـه درد سر کشی جانا گـرت مستی خمار آرد شب صحبت غنیمت دان کـه بعد از روزگــار مـا بسی گـردش کنـد گردون بسی لیل و نهار آرد عمـاری دار لیلی را کـه مهد ماه در حکم است خـدا را در دل انـدازش...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 آذرماه سال 1390 09:36
ترک برداشت دلم ! آنقدر که تو گرم و سردش کردی .. ..
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 آبانماه سال 1390 14:39
وقتی نفس می کشی زیر ابی که از سرم گذشته زنده می مانم ! ..
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 4 آبانماه سال 1390 14:54
یه روزی که اینقدر بیدل نبودم یه پیرهن برای خودم می دوزم رنگی و پر چین با جیبهای بزرگ ، اینقدر که پُرش کنم از ترانه برقصم و بخونم و بخندم تا باز عاشقم بشی ! ..
-
دوباره بیدار می شوم ؟!
چهارشنبه 4 آبانماه سال 1390 14:48
پاییز کارشو خوب بلده همین روزا بود صبح که بیدار شدم دیدم احساساتم نیست من موندم و یه چیزی شبیه منطق دو دوتا چهارتا بده و بستون نمی دونم و نه و نه و .. . . چقدر دلم برایم تنگ است ! ..
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 شهریورماه سال 1390 11:39
چقدر رفتنا آسون شده . الهامم رفت . ..
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 شهریورماه سال 1390 11:32
چند وقتی که از من خبری نیست ! خاک گرفتم دیگه وقتشه دستی به سر و روم بکشی ! ..
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 19 تیرماه سال 1390 12:23
من دیگه حوصله ندارم به خوب امید و از بد گله ندارم ..
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 17 خردادماه سال 1390 08:55
صبح یعنی تو وقتی لبخند می زنی لبخندت به خیر ! ..
-
پیش روزت مبارک !
سهشنبه 3 خردادماه سال 1390 11:31
دلشاد می شود این دلم گاهی خیلی ساده .. ..
-
از من تا من هزار دره ره است ..
چهارشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1390 10:18
قبلها با چیزای دوست نداشتنی ، من ، یه سر و هزار سودا که به همشون می رسیدم . حالا با چیزای دوست داشتنی ، من ، یه سر و هزار سودا که به زور به چندتاشم نمی رسم . ..
-
این روزا ..
چهارشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1390 11:30
هیچ کس و هیچ کجا با م ن آشنا نیست ، به تن زندگ ی که دست می کشم ، نمی شنا س مش و صدایی را مدام می شنوم که می گوید : ن ت رس من سرنوشت توا م ! ته نوشت : انگار این روزا یکی اینجا زیاد میاد ، دنبال چی می گردی ؟ آشنایی یا نا آشنا ؟ ..
-
؟؟
چهارشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1390 10:07
چیزهایی که هیچکس آنها را نمی بیند ، چه می شوند ؟ ..