چهـــره ای دیـگـــر

در جایی که فقط یک دیوانه وجود دارد ، همه مطمئن اند که دیوانه نیستند .

چهـــره ای دیـگـــر

در جایی که فقط یک دیوانه وجود دارد ، همه مطمئن اند که دیوانه نیستند .

من آیا می توانم .. ؟

نمی دانم آیا ما هرگز یکدیگر را شناخته ایم ؟
هرگز از اعماق وجود یکدیگر آگاهی داریم ؟
آگاهی از  آنچه رنجمان می دهد و آنچه دلیل بد خلقیها و فریادهایمان می شود .
فریادهای فرو خفته ای که جایی برای خالی شدن پیدا نمی کنند . یک عمر در سینه می مانند و سپس بی صدا محو و خاموش می شوند و کسی هرگز پی نمی برد که آنها چه بودند و با ما چه کردند ؟

من آیا می توانم جوابی برای آن بیابم ؟؟

 

نظرات 5 + ارسال نظر
گلایه ها دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:55 ب.ظ http://www.Gelayeha.com

گشتیم...نبود...نگرد...نیست...

شاید اگه در طول تاریخ بشر جوابی برای این سوالات یافت شده بود علم فلسفه به وجود نمی اومد...

فرازمند چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:54 ق.ظ http://mohamadrezabahmani.blogfa.com

سلام

دیروز شما مبارک و به سعادت

نه من کتابی چاپ نکرده ام ......

شادمان باشید مدام...

فرازمند چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:56 ق.ظ

فریادهای فرو خفته ای که جایی برای خالی شدن پیدا نمی کنند . یک عمر در سینه می مانند و سپس بی صدا محو و خاموش می شوند و کسی هرگز پی نمی برد که آنها چه بودند و با ما چه کردند ؟

من آیا می توانم جوابی برای آن بیابم ؟؟

بله من پاسخ آن را می دانم:

هر چه او گفت.....



محمد جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:46 ب.ظ http://mohamadtnat.blogfa.com

از اینکه به وبلاگ من سر زدید ممنونم.
هرگز کسی خواهد فهمید...؟!

به شکل غمگینی فرهادم دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:37 ب.ظ http://miracle.blogsky.com

هرگز هرگز هرگز ...هرگز.................هرگز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد